تیر خلاص
« گابریل گارسیا مارکز» روزنامه نگار و نویسنده معروف امریکای لاتین می گوید: به عقیده من ژورنالیسم یک نوع ژانر ادبی و گونه ای بی تعبیر و عرضه واقعیت است.مثل داستان یا تئاتر. وقتی کار ژورنالیستی می کنم،بسیار سخت گیر و در خصوص واقعیت دقیق و باریک بین هستم. اما شیوه هایی در گزینش و نگاه کردن به واقعیت دارم که بسیار ادبی است. در واقع شیوه مشاهده یکسانی را در ژورنالیسم به کار می بندم.به سبب رویکردی که به ادبیات دارم، چیزی را می بینم که دیگران نمی بینند.از سوی دیگر ژورنالیسم مدد کار من در ادبیات است. دقیقا از آن روی که به من یاری می کند تا همیشه تماسم را با واقعیت حفظ کنم.
مارکز می گوید: من در گزارش های ژورنالیستی داستان هایی را نقل می کنم که بسیاری از خبرنگاران تنها برای دوستان خود نقل می کنند.
یونس شکرخواه :
گزارش ایده آل
تعریف خود رااززمانه می گیرد.
امروزه کمبود جا،ضرورت سرعت در تولیدمطالب،ودرعین حال جبر حفظ وتنوع مطالب روزنامه، زمین و زمان را «خبر زده»کرده است،واین یعنی به یغما رفتن چیزی که از دیر باز، آن را به نام «گزارش»می شناختیم.گزارش الان هم بین دو تیغه سرعت وایجاز،هنوززخمهایی کاری تر برمی دارد.روزنامه نگاران این عصرو زمانه هم،حتی وقتی خبر،مکث و درنگ بیشتری را می طلبد،ازسطح وسطح نگری و در سطح حرکت کردن به هیچ قیمتی دست بر نمی دارند.
از طرف دیگر،جامعه ی مطبوعات کلاسیک هم در یک حالت گذار به سر می برد.
هم خوانندگان پیچیده ترشده اند وهم روزنامه نگاران با سواد تر.وهمین تغییر بافت،به ما روزنامه نگاران ،حکم می کندکه اسیر قالبهای سنتی نمانیم .
گزارش،در گام اول،عمق بخشیدن به خبر است و در گامهای بعدی است که سایر شکل های خود را تجربه و عرضه می کند.
به نظر من،«گزارش ایده آل»،تعریف خود را عصر و زمانه خود می گیرد.این اولین حرف من است.وحرف دوم اینکه :گزارش،در این روز و روزگار،میدان پرداختن به چراها است.«چرا؟»پاسخ همین «چرا»هم در ضرورتهای امروز نهفته است.«چرا؟»چون گفتم زمین وزمان «خبر زده»شده است ودر خبر ،عنصر دیگر خبر مطرح است.تغییر شرایط رسانه یی و تغییر نقشها خمیر مایه ی اصلی این ضرورت است.
به نظر من راه برون رفت از این تنگنا، اتکا به «فیچر» است. اتکا به گزارش هایی که از خبر طولانی ترند و از گزارش کوتاه تر. در این الگو چند رگه اصلی وجود دارد:
1. تشریح و تفسیر
2. اتکا به فاکت ها و شهود عینی (در صورت ضرورت)
3. پوشش عمیق تر و گسترده تر سوژه
4. اتکا به چند منبع به جای یک منبع
5. ارائه پیشینه ماجرا
6. داشتن مضامین کادری مکمل سوژه ،و گراف و گرافیک اطلاع رسانی،که اینها در عمل برای موجز تر کردن گزارش به کار می آیند.
7. ارتباط قوی مضامین مستقل و یا پیوسته.
امروز مخاطبان رسانه ها، برای کسب اطلاعات گرسنه تر از هر زمان دیگری هستند؛ اما همین جماعت حتی حاضر نیستند، سفره برایشان پهن کنید،«چرا؟» فقط به یک دلیل:وقت ندارند.
- پس وقت را تلف نکنیم
- شروع خوبی داشته باشیم
- جزییات را در حدی منطقی باز کنیم
- نقل قول، به خصوص از نوع مستقیم(با استفاده از چند منبع) را فراموش نکنیم.
- درام آمیخته با تعلیق خیلی گره گشاست
- زبان ساده و صمیمی همیشه جذاب تر است
- و بالاخره سر هر کلیشه ای را در هر جایی که دیدیم به زمین بکوبیم
- پایان خوبی داشته باشیم
اگر چنین باشد، دل مخاطب خیلی زود برای گزارش بعدی ما تنگ خواهد شد.
از کتاب گزارش نویسی در مطبوعات
احمد توکلی
« گابریل گارسیا مارکز» روزنامه نگار و نویسنده معروف امریکای لاتین می گوید: به عقیده من ژورنالیسم یک نوع ژانر ادبی و گونه ای بی تعبیر و عرضه واقعیت است.مثل داستان یا تئاتر. وقتی کار ژورنالیستی می کنم،بسیار سخت گیر و در خصوص واقعیت دقیق و باریک بین هستم. اما شیوه هایی در گزینش و نگاه کردن به واقعیت دارم که بسیار ادبی است. در واقع شیوه مشاهده یکسانی را در ژورنالیسم به کار می بندم.به سبب رویکردی که به ادبیات دارم، چیزی را می بینم که دیگران نمی بینند.از سوی دیگر ژورنالیسم مدد کار من در ادبیات است. دقیقا از آن روی که به من یاری می کند تا همیشه تماسم را با واقعیت حفظ کنم.
مارکز می گوید: من در گزارش های ژورنالیستی داستان هایی را نقل می کنم که بسیاری از خبرنگاران تنها برای دوستان خود نقل می کنند.
یونس شکرخواه :
گزارش ایده آل
تعریف خود رااززمانه می گیرد.
امروزه کمبود جا،ضرورت سرعت در تولیدمطالب،ودرعین حال جبر حفظ وتنوع مطالب روزنامه، زمین و زمان را «خبر زده»کرده است،واین یعنی به یغما رفتن چیزی که از دیر باز، آن را به نام «گزارش»می شناختیم.گزارش الان هم بین دو تیغه سرعت وایجاز،هنوززخمهایی کاری تر برمی دارد.روزنامه نگاران این عصرو زمانه هم،حتی وقتی خبر،مکث و درنگ بیشتری را می طلبد،ازسطح وسطح نگری و در سطح حرکت کردن به هیچ قیمتی دست بر نمی دارند.
از طرف دیگر،جامعه ی مطبوعات کلاسیک هم در یک حالت گذار به سر می برد.
هم خوانندگان پیچیده ترشده اند وهم روزنامه نگاران با سواد تر.وهمین تغییر بافت،به ما روزنامه نگاران ،حکم می کندکه اسیر قالبهای سنتی نمانیم .
گزارش،در گام اول،عمق بخشیدن به خبر است و در گامهای بعدی است که سایر شکل های خود را تجربه و عرضه می کند.
به نظر من،«گزارش ایده آل»،تعریف خود را عصر و زمانه خود می گیرد.این اولین حرف من است.وحرف دوم اینکه :گزارش،در این روز و روزگار،میدان پرداختن به چراها است.«چرا؟»پاسخ همین «چرا»هم در ضرورتهای امروز نهفته است.«چرا؟»چون گفتم زمین وزمان «خبر زده»شده است ودر خبر ،عنصر دیگر خبر مطرح است.تغییر شرایط رسانه یی و تغییر نقشها خمیر مایه ی اصلی این ضرورت است.
به نظر من راه برون رفت از این تنگنا، اتکا به «فیچر» است. اتکا به گزارش هایی که از خبر طولانی ترند و از گزارش کوتاه تر. در این الگو چند رگه اصلی وجود دارد:
1. تشریح و تفسیر
2. اتکا به فاکت ها و شهود عینی (در صورت ضرورت)
3. پوشش عمیق تر و گسترده تر سوژه
4. اتکا به چند منبع به جای یک منبع
5. ارائه پیشینه ماجرا
6. داشتن مضامین کادری مکمل سوژه ،و گراف و گرافیک اطلاع رسانی،که اینها در عمل برای موجز تر کردن گزارش به کار می آیند.
7. ارتباط قوی مضامین مستقل و یا پیوسته.
امروز مخاطبان رسانه ها، برای کسب اطلاعات گرسنه تر از هر زمان دیگری هستند؛ اما همین جماعت حتی حاضر نیستند، سفره برایشان پهن کنید،«چرا؟» فقط به یک دلیل:وقت ندارند.
- پس وقت را تلف نکنیم
- شروع خوبی داشته باشیم
- جزییات را در حدی منطقی باز کنیم
- نقل قول، به خصوص از نوع مستقیم(با استفاده از چند منبع) را فراموش نکنیم.
- درام آمیخته با تعلیق خیلی گره گشاست
- زبان ساده و صمیمی همیشه جذاب تر است
- و بالاخره سر هر کلیشه ای را در هر جایی که دیدیم به زمین بکوبیم
- پایان خوبی داشته باشیم
اگر چنین باشد، دل مخاطب خیلی زود برای گزارش بعدی ما تنگ خواهد شد.
از کتاب گزارش نویسی در مطبوعات
احمد توکلی
1 comment:
موفق باشی
Post a Comment