Saturday, December 24, 2005


شعر کوچک امروز
مثل سرگردانی باد زمستانی شدم
باز هم دلتنگ آن یار دبستانی شدم
ابرها اندوه قلبم را بهانه کرده اند
خاطراتم بر تن سرما جوانه کرده اند
از خودم تا خط دریاهای آبی می دوم
رنگ رویا می شوم از یاد خود هم می روم
قصۀ ما هم تمامش ترس و تشویش و غم است
یک ترانه یک شبِ سرشار ِازشادی کم است
ناامیدانه امید زندگی دارم هنوز
با همه دلدادگان این جهان یارم هنوز

No comments: