Wednesday, August 10, 2005


قاصدک
ابرهای همه عالم
شب و روز
در دلم می گریند...


نوشتار بی شرمانه روزنامه روز در ارتباط با گنجی و شکستن اعتصاب غذای وی ومحکوم بودن او به پذیرش حکم ظلم نشان از این دارد که آزادمرد استوار این روزهای ما تا چه اندازه تنهاست.وقتی کسانی که سنگ حمایت از اکبر گنجی را به سینه می زنند چنین رفتاری را که به قول دوستی تنها به خاطر جنبه تجاری جذب مخاطب است، پیشه می کنند، باید دست مریزادی به مرتضوی و دارو دسته اش گفت.یعنی شکستن در راه آزادی این قدر بی ثمر است که با یک صلوات و دوتا لعنت بر شیطان ختم به خیر شود؟در گزارش های روز از این مسئله طوری یاد شده است که گویی گنجی با عملش آرامش فکری این آسوده خیالان را ربوده است وحالا که به گفته خودشان اعتصاب را شکسته می توانند نفس راحتی بکشند.پس از پنجاه و نه روز تن رنجور وروح بلند گنجی انتظاری جز فهم اندیشه اش از کسی ندارد.اما انتشار گزارشی بدون درج نام نویسنده اش و بیان مطالبی در رابطه با تن دادن گنجی به پایان اعتصاب غذا و یا تحت تاثیر قرار گرفتن وی پس از ترور قاضی مقدس به این معنی است که هر کسی دارد ساز خودش را می زند؛ کوک یا ناکوک فقط می زند...
بزرگ مردان ایران زمین، استقامت گنجی ر ا می ستایند و می دانند حرکت دلاورانه او دلیلی به غیر از جاودانگی ایران ندارد
.

4 comments:

Anonymous said...

درود بر تو نازنین
چه بجه و بموقع نوشته ای
شاد باشی و پیروز
...بدرود

احمد زاهدی لنگرودی said...

با اجازه در پاسخ به این متن شما یک یادداشت کوچک در وبلاگ لنگر نوشته ام
خوشحال می شوم بخوانید
...شاد باشید و بدرود

Anonymous said...

تا چه حد تنهاست
تا چه حد تنهاست
...تا چه حد تنهاست
.چیزی توی سرم مثل گرز می کوبد
نوبت ماست؟

Anonymous said...

سلام ، کاش زنده بماند ، کاش بلند شود و کاش ببیند اینهمه نامردمی را